صدرالدین دهقان
در سینه زلالش ، چشمه معرفت الهی جاری بود. نیمه های شب هنگامی که سحر از را ه می رسید ، پاورچین پاورچین به استقبال زلال آب می شتافت و وضوی طهارت می گرفت و انگاه با قامتی به بلند ای اخلاص ، به نیایش در مزرعه نور خیز خداوندی می پرداخت. دانشجو ی علو م قضایی بود که قاصدی از کربلا ی عشق ، او را فرا می خواند، اگاهانه قیل و قال مدرسه را تر ک کرده و شو لای عاشقی پوشیده و به سوی میادین حماسه می شتابد. از آن موقع که او را شناختم بلور ه های اشک در ضریح چشمانش خبر از انتظار نزدیک می داد.انتظار یک پرواز ملکوتی . .
یک بار که سفره دلش گشوده شد، بی تابانه گفت یکی از لاله پوشان بهشتی –شهید صابری-- وعده دیدار داد ه و حال اینکه زمان این ملاقات برایم طولانی شده است .در یکی از روز های داغ و تب دار در منطقه عملیاتی فکه درسنگر سوله ای، که یک لحظه خواب به چشمان آدمی نمی آمد ،خوابی ملیح بر من غالب شد که شاید تا ان موقع چنین خوابی در هوای گرم و هرم سوزنده فکه کم می نمود. هنگامی که از خواب بیدار شدم نسیم آرام بخشی را حس کردم بدون اینکه گرمایی را لمس کرده باشم .آری، این شهید سید حسین طباطبایی بود که با باد بزنی کوچک، من و چند تن از رزمندگان را باد می زد تا با خنکای دستش ،قدری خواب شیرین به همرزمان هدیه نماید . هنگامی که در مرداد ماه سال 74پس از سا ل ها، مختصری از استخوان این سالک فی سبیل الله را آوردند ،مادر لاله پرورش نیز یک سال قبل ، به شوق دیدار او به دریای مواج الهی پیوسته بود.
"علیرضا قزوه" شاعر نام اشنای کشور که دوست و مانوس با شهید طباطبایی بود دررثای او چنین سرود:
فدای نرگس مستت باد ،هزار زنبق صحرایی
هزار سرمه سودایی ،هزاردل همه دریایی
میان کوچه بیداران ،هنوز در گذر طوفانی
به یاد چشم تو می سوزد، چراغ این شب یلدایی
( یادش همواره سبز، بر لوح دل ها باد )
سمت راست شهید سید حسین طباطبایی- سمت چپ صدرالدین دهقان
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,دسامبر,2024